محل تبلیغات شما

مشهورترین درد شهر توراجارمیزند

و انگشت اشاره یِ اندوه

ای مضطرب ترین واژه

مصدوم ترین سکوت

ویرانه ترین تصویر

آواره ترین تشویش

مبهم ترین هیچ

و تو چه میکنی میان این همه شلوغی

 نگران هرزه انگشت های اشاره ام

وقتی در تو میخندد جهان

به شکلات کودکی در انحصار شهوت 

و میگرید در تو

خواب زنی افسرده

در انزجار غیرت 

و تو چطور می نگری 

به مرجانی ترین کف پوش دریا 

میانِ آینه یِ تقدیر

نگرانم میکند زخمِ نگاه ِ شهر

که چطور جسورانه

بکر مانده

وقتی که آه تو

خاکستری میکند

خانه را کوچه راخیابان را

وقتی نگاه تو میلرزانددشت را

کوه را  بیابان را

 بگو چه میکنی

میان این همه نقاشی سیاه

چگونه می خندی؟

آه که خنده هایت چقدر طولانیست

راستی چطور می رقصی

وقتی سرگیجه میان  این همه اندوه

                                        گیج میشود

سیده نصیره سجادی

 

 

 

خدا یکبار دیگر آیه نازل کرد پنهانی

من تورا دوست داشته ام

شبِ یلدا به زمستانِ خودم خواهم رفت

  ,تو ,چطور ,میان ,میکنی ,یِ ,    ,این همه ,چه میکنی ,میکنی میان ,میان این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نور خدا پرسش مهر 20 اندیشه های برتر